جمله را از کجا باید سرود ؛
کلام آغاز شد «هو الحق»
آری باذکر حق طلیعه سخن پدیدار گشت و این شروع من است .
نه سخن ،که تمام ما با آن طلوع کردیم و در پس آن آفریده شد
صراطی از جنس خویش که در مقصد خود به مبداءرهسپار می شود.
سُبلی ز جنس وجود ،از راهنمای درود ،از درگه سجود ،از نور قنوت
جلوه نمود «هو»در قامت روح
ونه در عمق وجود که همه عین وجود
عَین عشق اوج حضور که شود قاف ،غایت او
من و ما در ره حق ،تکلیف است
به بلندای لقاءهرچه در خط ولاء
که اگر!
غفلت از یار شود خسرانم
زده بر من ،اغوای هوا
قدر دانم که کرم داد شوم میهمانش در ماهش
ومن از شرم کلام
اشک ریزم که هنوز«کوله بار گنهم سنگین است»